امید زندگی مامان سلام دیگه حسابی برا خودت مردی شدی ها مامان رو ببخش دیر به دیر میام به وبلاگت سر میزنم اخه خیلی شیطون شدی همش باید کنارت بشینم و مواظبت باشم کارای خیلی خطرناکی میکنی دیگه به چهار دست و پا رفتن قانع نیستی و میخوای همش سرپا وایسی دسته مبل ها رو میگیری و بلند میشی میری داخل میز تلوزیون قایم میشی روزی صدبار از پله اشپزخونه میری بالا و میای پایین، خیلی دوس داشتتی و با نمک شدی هر چیزی ر ائلوین کوچولو عشق مامان و بابا...
ما را در سایت ائلوین کوچولو عشق مامان و بابا دنبال می کنید
برچسب : خاطرات,روزگی, نویسنده : 5elvinsadeghi5 بازدید : 223 تاريخ : سه شنبه 14 شهريور 1396 ساعت: 1:05